حسین عندلیب[۱]

سمیه شهرابی فراهانی[۲]

چکیده

اجماع به نظر اهل سنت، اتفاق امت حضرت محمد(ص) بر امری از امور دینی( در احکام عملی) تعریف می گردد.  به خلاف مذهب تشیع که  اجماع را اتفاق جماعتی می داند که اتفاق آنها کاشف از رأی معصوم(ع) بوده و اجماع به تنهایی قابل استناد نیست.  اجماع نخستین بار توسط اهل سقیفه و بعد از رحلت رسول اکرم(ص) به عنوان دلیلی در کنار سایر ادله احکام مورد توجه قرار گرفت و آنها آن را در عرض کتاب و سنت قرار دادند و برای حجیت آن دلایلی را اعم از قرآن، سنت و عقل بیان کردند. اما امامیه اجماع را از ادله شرعی می دانند ولی تنها از ناحیه اسمی و شکلی پس آن را به عنوان دلیل مستقل در برابر کتاب و سنت معتبر نمی دانند بلکه زمانی معتبر می دانند که کاشف از قول و سنت معصوم باشد. بنابراین حجیت و عصمت مربوط به اجماع نیست بلکه اگر حجیتی دارد در حقیقت قول معصوم است که از طریق اجماع به دست آمده و طرقی را که قول معصوم به دست می آید عبارت است از حس، حدس، لطف و تقریر. نظر به این که وجود چنین اختلافی بین فقهای امامیه و عامه  آثار فقهی در پی دارد این مساله نیازمند بررسی می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است.

 

واژگان کلیدی: اجماع، امامیه، اهل سنت.

 

[۱] – استادیار همکار جامعه المصطفی العالمیه.(نویسنده مسئول)hoseinandalib@yahoo.com

[۲] -دانش آموخته کارشناسی ارشد موسسه آموزش عالی حوزوی رفیعه المصطفی(ص).

طرح روی جلد این شماره:
اطلاعات نشریه جاری:
تاریخ پذیرش:
دریافت:
تعداد بازدید این مقاله
309 بازدید
اشتراک گذاری:
Share on print
Share on email
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
Share on linkedin
جستجو: