مسعودحیدر خواه[۱]

چکیده

فردی به نام شیخ احمداحسایی که از نظر استعداد یک انسان معمولی امّا دارای قوه­ی واهمه قدرتمند بود در دوران تحصیلش چند خواب می­بیند و بعد از آن خود را دارای علم لدنی می­­داند.  وی مسافرت­هایی به کشور مصر و بعضی از شهرهای ایران از جمله قزوین انجام داد و عقایدش را بازگو کرد،  تا اینکه بعد از مباحثه­­ای که با شهید ثالث- محمد برغانی- داشت، تکفیر شد. به همین جهت وی از قزوین مهاجرت کرد و راهی حج  شد. او در میان راه جان خود را از دست داد و در مدینه به خاک سپرده شد. شیخ شاگردان زیادی داشت امّا بهترین شاگردش که ادامه دهنده راه او بود و مکتب شیخیه را رونق داد، سید کاظم رشتی است. سید نیز شاگردانی چون قرّه العين – بانویی هوسباز و شهرت طلب- سید علی محمد شیرازی  معروف به باب – مؤسس فرقه بابیه- حاج محمد کریمخان کرمانی- مؤسس فرقه شخیه در کرمان- حاج میرزا شفیع ثقه الإسلام تبریزی- مؤسس فرقه شیخیه در آذربایجان- را تربیت کرد. امّا فقط حاج محمد و حاج میرزا راه استاد را ادامه دادند. با این وجود آن دو نیز برسر مسئله­ای اعتقادی- رکن رابع- بایکدیگر اختلاف داشتند.

واژگان کلیدی:  شیخیه، شیخ احمد، سید رشتی

 

[۱] طلبه سطح سه حوزه علمیه قم، رشته فقه و اصول، فعال فرهنگی، آدرس ایمیل: masood.hadrka@gmail.com

طرح روی جلد این شماره:
اطلاعات نشریه جاری:
تاریخ پذیرش:
دریافت:
تعداد بازدید این مقاله
85 بازدید
اشتراک گذاری:
Share on print
Share on email
Share on facebook
Share on whatsapp
Share on telegram
Share on twitter
Share on linkedin
جستجو: