عليرضا استاديان خانى[۱]
نصرالله آقاجانى[۲]
چكيده
فقه حكومتى، يكى از مراحل تكاملى فقه اسلامى است كه دغدغه دارد تا مسائل حوزه حاكميت اسلامى را تبيين كند. واكاوى اين مساله كه در عصر مشروطيت، فقه با موضوعيت حكومت اسلامى و سياست دينى، چگونه با موضوعات روز مبتلا به اجتماعى برخورد كرده است و چرا فقه اسلامى با تمام قوتهايى كه براى استنباط مباحث اجتماعى و سياسى دارد، ورود و تأثير لازم و كافى را نداشته، بحثى پر دامنه است كه بايد ابعاد مختلف آن را بررسى كرد و از زواياى جامعه شناسى علم و جامعه شناسى معرفت به تبيين و توضيح آن پرداخت.
هدف از اين پژوهش تبينى و توصيفى، جامعه شناسى تطورات فقه حكومتى در دوران مشروطيت است كه به صورت كتابخانهاى گردآورى شده است.
اين پژوهش ما را به اين نتايج مىرساند كه فقه حكومتى، اگرچه بر اساس ساختار اجتهادى بنا نهاده شده، اما اين گونه نيست كه شرايط اجتماعى و سياسى بر آن تأثيرگذار نباشد، بلكه عواملى همچون ضرورتهاى برخاسته “از مواجهه هوشمندانه مسلمين با مدرنيته” “بسطاندبشههاى اجتماعى فقيهان” “رغبت فقيهان اصولى فلسفه خوانده به گذر از فقه مساله محور به فقه جامعه محور در قالب نظامنامه اجتماعى ” “و ضرورت مقابله استراتژيك با استعمار” كه به رشد فقه حكومتى كمكى شايان كرده است.
واژگان كليدى : جامعه شناسى، علم، فقه حكومتى، حكومت اسلامى، تطورات، مشروطيت.
[۱] ـ كارشناس ارشد دانش اجتماعى و طلبه سطح سه حوزه علميه قم (نويسنده مسئول) ostad1363@gmail.com
[۲] ـ عضو هيأت علمى دانشگاه باقرالعلوم(ع)